سفارش تبلیغ
صبا ویژن
عمق دلتنگیها
از نافرمانى خدا در نهانها بپرهیزید چه آن که بیننده است هم او داورى کننده است . [نهج البلاغه]
 
 













 


دیداری بود که آمد ، گذشت و تمام شد . اما آنچه ماند تو بودی و رایحه ی خوش مزارت که چه عاشقانه فضا را معطر ساخته بود ! و نگاه معصوم تو ، وقتی که مرا به خدا نزدیک و نزدیکتر میکرد...نمی دانم چه سری داشت غروب مظلومانه تو و ای کاش میدانستی که چه فهمی میخواهد باور و ادراک  عظمت طلوع دوباره ات...! از خدایت شنیدی که بار گناهم سنگینتر از تاب ترازو شده ؟  میدانم که میدانی ...

 شفیع نه ! که لایق نیستم اما راهنمایم باش به حرمت جدت، به بهانه ی عظمت صاحب نامت ..."حــســــیــن"

کاش میگفتی که ...

این کدامین قسمت بود که به این خاک کشاندت؟! مگر چه دیدی درون این زمین؟ مگر چه بود و چه از آن راز ها دورنش باقیست که با گذشت سالیان اما ، اینگونه قدمگاه عشاق است!؟!

ای خاک... تو میدانی شیدایی مردمان مسافرت از چیست ... تویی که شنوای عاشقانه هایشان بودی !

ای هویزه... تو چه کردی که سزاوار چنین کرامتی شدی؟ ... که خون فرشتگان خدا بر تو جاری گشت..؟

به پاداش کدام عملت مقربان اله بر تو قدم گزاردند و بهشتیان سر بر تو تا آسمان هفتم با خدا سخن راندند ؟!

ای خوزستان...بر تو چه گذشت و چه دیدی و چه شد که مایه ی مباهات ایران و ایرانی شدی؟

با این وجود دلت ... میدانم ! صدای دلتنگی خاکت را می شنوم در فراق یارانش، که میگوید کجایید تا با نمازتان تا عرش بالا روم که بر فرش ماندم در نبودتان !

اما خوش باش و افتخار کن.... که در دل داری هر آنچه بهترین است . پیکر پاکشان در سینه ی تو محفوظ است و ما را همین بس ، که با توسل به گوهر قلب تو زندگی کنیم ، نفس کشیم ، بمیریم ...!


تلنگر ::: یکشنبه 86/8/20::: ساعت 10:55 صبح

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
 
.:: منوی اصلی ::.
.:: آمار بازدید ::.
بازدید امروز : 5
بازدید دیروز : 0
بازدید کل : 64734
.:: تا دیدار محبوب ::.
.:: درباره خودم ::.
.:: لوگوی وبلاگ من ::.
عمق دلتنگیها
.:: لینک دوستان ::.
.:: لوگوی دوستان::.






.:: آرشیو شده ها ::.
.:: اشتراک در خبرنامه ::.
 
.:: طراح قالب::.
مرکز نشر فرهنگ شهادت
مرکز نشر فرهنگ شهادت شیراز
مرکز نشر فرهنگ شهادت